دایره امن یا دایره راحتی محیطی فرضی است که ما در آن محیط و آن شرایط، احساس راحتی می کنیم. معمولاً به انجام کارها یا رفتارهایی عادت داریم؛ این عادات ما در دایره امن ما قرار دارند. هرگاه بخواهیم کاری جدید انجام دهیم چون پای خود را از دایره راحتی بیرون می گذاریم احساس اضطراب خواهیم داشت
اغلب افراد سعی میکنند با انجام کارهایی خارج از این دایره، از آن بگریزند. هر چیزی که بتواند اندکی سطح اضطراب را افزایش دهد، خارج از مرزهای دایرهی راحتی فرد انگاشته میشود
دایرهی راحتی در دایرهی یادگیری محصور شده و دایرهی یادگیری در محاصرهی دایرهی ترس است. جایی که سطح اضطراب به حد نهایی میرسد. بیشتر افراد تلاش می کنند تا با طفره رفتن از انجام یا پذیرفتن برخی امور در منطقه امن خود بمانند، پس برای خروج از منطقه راحتی بایستی با انجام یک سری کارها، اندکی سطح اضطراب را افزایش دهیم؛ به عنوان مثال اگر رفتن در جمع و صحبت کردن با افراد غریبه باعث افزایش اضطراب شما می شود و حس راحتی را در شما پایین می آورد، این کار خارج از محدوده امن شماست
چرا باید از دایره امن خود خارج شویم؟
اکثر مردم با هدف گذاری و تلاش در راستای هدف خود می خواهند زندگی راحتی را برای خود درست کنند، اما اگر کسی به شما بگوید من حاضر نیستم که مثلا ًچندین سال سخت کار کنم و مشکلات را تحمل کنم ولی دوست دارم که موفق شوم، نا ممکن به نظر می رسد
اگر شما در منطقه امنی که برای خود ساخته اید پناه ببرید و یادگیری ای نداشته باشید نباید انتظار نتایج خارق العاده باشید. ممکن نیست بدون اینکه از منطقه امن خود خارج شوید مزه موفقیت را بچشید. ماندن در منطقه امن شاید راحت تر به نظر برسد اما یک دنیا تجربیات شگفت انگیز، فرصت های رشد شخصی و کاری را از شما خواهد گرفت
چرا ترک کردن دایره راحتی سخت است؟
فعالیتها و رفتارهای انسان در دایره راحتی وارد یک روزمرگی و الگویی میشود که از ریسک و فشار و اضطراب کم کرده و باعث ایجاد امنیت روانی میشود. منافع دایره راحتی عبارتند از: رضایت مستمر، اضطراب کم، و کاهش فشار
شرایط راحتی نسبی، یک سطح عملکرد با ثبات ایجاد میکند. اما برای به اوج رساندن عملکرد، باید در وضعیت اضطراب نسبی باشیم – موقعیتی که سطح فشار کمی بالاتر از اندازه عادی باشد-. به این موقعیت، فضای «اضطراب بهینه» گفته می شود که که درست از بیرون دایره راحتی ما شروع میشود. البته اگر اضطراب بالا برود، استرس ما بیشتر از آن چیزی میشود که بتوانیم خروجی خوبی داشته باشیم و در نتیجه عملکرد انسان پایین می آید
چه چیزهایی را با خارج شدن از دایره راحتی می توان بدست آورد؟
راحتی سبب از بین رفتن بهرهوری می شود چون بدون حس بیقراری ناشی از انتظارات و زمان تحویل، ما نیرو و انگیزه خود را برای بیشتر کارکردن و یادگرفتن چیزهای جدید از دست میدهیم و گرفتار «تله کار» میشویم؛ یعنی ادای «پرکار» بودن را درمی آوریم تا بتوانیم در دایره راحتی خود بمانیم و از انجام کارهای جدید شانه خالی کنیم
کنار آمدن با تغییرات جدید
یکی از بدترین کارهایی که میتوانیم انجام دهیم این است که وانمود کنیم ترس و دودلی در کار نیست. با خطر کردن به شکل کنترل شده و به چالش کشیدن خود برای انجام کارهایی که معمولاً انجام نمی دهیم، میتوانیم بخشی از آن دودلی را در یک محیط کنترلشده و قابل مدیریت تجربه کنیم. وقتی یاد بگیریم که هر وقت خواستیم می توانیم بیرون از دایره راحتی خود زندگی کنیم، برای تغییرات بزرگتری که در زندگی پیش می آید هم آمادهتر میشویم
راحت تر شدن جابجا کردن مرزها در آینده
کم کم با بیرون گذاشتن پا از از دایره راحتی انجام این کار برای ما آسان تر خواهد شد و به وضعیت اضطراب بهینه عادت میکنیم. بیشتر می توانیم به خودمان فشار آورده بدون آنکه عملکردمان افت کند. هر چه خودمان را به چالش بکشیم، دایره راحتی ما با آن هماهنگ شده و با تکرار، چیزهایی که قبلاً برای مان سخت و اضطرابآور بوده، آسانتر می شود
آسان شدن ایده دادن و بکارگیری خلاقیت
رفتن به دنبال تجربههای جدید، یاد گرفتن مهارتهای جدید و در باز کردن به روی ایدههای جدید الهامبخش بوده و ما را پرورش میدهد. امتحان کردن چیزهای جدید باعث میشود روی تصورات قدیمی خود فکر کرده و ببینیم کجای آن با دانش جدیدمان همخوانی ندارد و به این به ما کمک میکند بیشتر یاد بگیریم و سعی نکنیم فقط اطلاعاتی را پیدا کنیم که تأییدی بر تصورات خودمان باشد. حتی در کوتاهمدت، یک تجربه مثبت هم به ما کمک میکند ایدهپردازی کنیم، مشکلات قدیمی را با نگاه جدیدی ببینیم و با نیروی تازهای به مصاف چالشهای پیش رو برویم.
منافعی که از پا بیرون گذاشتن از دایره راحتی میبرید، بادوام هستند؛ زمانی که با یادگرفتن مهارت تازه، امتحان کردن غذاهای جدید، سفر به یک کشور جدید و حتی مصاحبه برای شغل جدید خودتان را بالا میکشید، در اوج خواهید ماند و افق دید خود را هم گستردهتر خواهید کرد
خارج شدن از دایره راحتی
بیرون از دایره راحتی میتواند جای خوبی باشد، تا وقتی که خیلی دور نشوید. نباید یادتان برود که بین اضطراب کنترلشده و اضطراب واقعی که خیلی از مردم هر روز با آن درگیر هستند تفاوت هست؛ دایره راحتی هر آدمی با دیگری فرق دارد؛ چیزی که برای ما محرک رشد است، ممکن است برای یکی دیگر فلجکننده باشد. فراموش نکنید که اضطراب بهینه میتواند شما را به اوج برساند، اما اضطراب شدید ممکن است شما را زمین بزند
چند راهکار برای بیرون زدن از دایره راحتی
- متفاوت انجام دادن کارهای روزمره:
- در شیوه انجام کارهای هر روز خود تغییری بدهید، حتی اگر تغییر کوچکی باشد؛ مثلاً از مسیر متفاوتی به سر کار بروید. دیدگاه جدیدی که از هر تغییر به دست می آید را دریابید، حتی اگر تجربهاش منفی بوده باشد. اگر همه چیز همانطور که میخواستید پیش نرفت، سرخورده نشوید.
- وقت مناسب گذاشتن برای گرفتن هر تصمیمی:
- برای درک معنای چیزی که میبینید وقت بگذارید و سپس وارد عمل شوید. به روال کارها دقت کنید.
برای جابجا کردن مرزهای شخصی آدم راههای زیاد دیگری هم وجود دارند
یادگرفتن یک زبان یا مهارت جدید
ارتباط برقرار کردن با انسان هایی که برای شما الهامبخش هستند؛ انجام دادن کار داوطلبانه در مؤسسهای که هدف خوبی دارد؛ سفرکردن و دیدن مکانهای متفاوت و جدید یکی از بهترین راهها برای گستردهتر کردن دیدگاه شماست
- کاری را انجام دهید و خودتان را از قید محدودیتهای ذهنی که مانع حرکت تان شده رها کنید. خروج از دایره راحتی آسان می شد اگر امتحان کردن چیزهای نو دشوار نبود! خیلی مهم است که درک کنیم عادات چطور شکل گرفته اند و چگونه میتوانیم آنها را کنار بگذاریم تا خودمان را از دایره راحتی بیرون بکشیم
اهمیت برگشتن به دایره راحتی هر از چند گاهی
انسان نمی تواند تمام مدت را بیرون از دایره راحتی خود سرکند. هر از گاهی لازم است به درون دایره برگردیم تا تجربههای مان را هضم کنیم. اصلاً نمیخواهیم که چیزهای جدید و جالب خیلی زود برای ما تبدیل به چیزهای عادی و کسلکننده شوند. به این پدیده سازگاری لذتی میگویند، گرایش طبیعی ما آدمها است که جذب چیزهای تازه میشویم اما خیلی زود آن چیزهای عجیب برای مان عادی میشوند.
با امتحان کردن چیزهای تازه ولی کوچکتر میشود با این حس جنگید
سفارش دادن غذای جدید در رستورانی که هر روز غذای تکراری میخورید، میتواند به اندازه سفر به یک کشور جدید تازگی داشته باشد و هر دوی اینها شما را از دایره راحتی بیرون ببرد
چالشهایی برای خودتان درست کنید؛ اگر قبلا زبانهای پایه لاتین یاد میگرفتید به سراغ زبانی بروید که ساختار کاملاً متفاوتی دارد، مثلاً ژاپنی یا عربی
اگر برای ورزش و تمرین میدوید، به جای آنکه دورتر و بیشتر بدوید سعی کنید از زمینهای متفاوتی بگذرید؛ با این کار محیطهای مختلفی را تجربه میکنید.
عادت کنید مرزهای خود را بشکنید
هدف از بیرون رفتن از دایره راحتی این است که تجربیات جدیدی پیدا کرده و به شکل مدیریتشده به وضعیت اضطراب بهینه برسید، نه اینکه خودتان را اذیت کنید
کمی وقت بگذارید و به تجربیات خود فکر کنید تا بتوانید از نتیجه آن بهره ببرید و آن را در فعالیتهای روزمره خود به کار ببندید. سپس کار جدید و جالب دیگری انجام دهید و این فرایند را عادت خود کنید. هر هفته یا هر ماه چیز جدیدی را امتحان کنید
خودتان را به تجربههای بزرگ و عظیم محدود نکنید؛ فقط یاد بگیرید که چه کارهایی میتوانید انجام بدهید و هر از گاهی به وضعیت راحتی خود برگردید و استراحت کنید